🔭GIL0001💫


پست شده در سه شنبه, ۲۵ بهمن ۱۴۰۱
views : ۶۵
Publish at : ۰۳:۴۲
Follow Me

Bad at Love

NOONE~
Bad at Love

بازم یه روز برای شکستن.برای سوختن توی عشقی که هر روز در حال نابود شدن بود.
به سمت میز بیرون کافه رفت تا دوباره اون دختر با چشم های درشت قهوه ایش اونو مسخ کنه. بین اون همه آدم با این رنگ چشم نمی دونست چرا به این دختر دل بسته بود؟ شاید چون اون امید آخرش برای لمس کردن عشق بود.
-دوباره پولتو واسه خریدن اون آشغالا انداختی دور؟
+اشلی!چند بار بهت بگم اونا آشغال نیستن! تنها دلیلی که من الان اینجا پیشت نشستم اینه که اونا زندم نگه داشتن.
-ولی تو هر روز داری بدتر می شی.نمی دونی چجوری داری درخشش چشمای خوشگلتو از بین می بری!
سکوت،تنها چیزی که اون دختر هر بار در جواب حرفش بهش هدیه می داد. هر روز شاهد از بین رفتن روح اون چشم ها بود. قاتل روح چشم های زندگیش اون اجسام لاغر سفید خط مانند بودن ولی هیچ وقت نتونست در برابر اونا از دختر قشنگش محافظت کنه.
روز ها گذشتن و گذشتن و در آخر این جسم آخرین امیدش بود که تبدیل به همون جسم لاغر سفید شده بود و توی اون محیط یخ زده با درخشش خودش بهش چشمک می زد.
بالاخره اون قاتلای نامرد کارشونو کرده بودن؛یکی رو با نابود کردن جسم و گرفتن جونش و یکی رو با گرفتن تنها امید زندگیش قربانی سوختن خودشون کرده بودن.
حالا در آخر داستان فقط دختر قصه مونده بود و اشک هایی که بهش می فهموندن که اون توی عشق بده؛

     I know that you're afraid I'm gonna walk away  +

each time the feelings fades

:)You know I'm bad at love -

Bad at love
Halsey
Magic Spirit

 

 

*خوب بعد مدت ها سلام:">♡ چطورید کیوتیا؟:")

**این متنو خیلی وقته می خوام بنویسم ولی همش شرایط طوری می شد که نه وقت می کردم نه حوصله نوشتنشو داشتم. درسته خیلی کوتاهه ولی یه عشق طولانی پشت این متنه. الهام این متن از ورس دوم این آهنگ هالزیه...

***توی شعر می گه got a girl with California eyes که به مدل چشمای قهوه ای درشت می گن کالیفرنیایی. اون قاتلای سفید لاغر خط مانندم همون کوکائینن که توی شعرم هالزی می گه but she fell in love with little thin white lines.

Notes ۰
پست شده در سه شنبه, ۲۵ بهمن ۱۴۰۱
views : ۶۵
Publish at : ۰۳:۴۲
Follow Me

Bad at Love

NOONE~
Bad at Love

بازم یه روز برای شکستن.برای سوختن توی عشقی که هر روز در حال نابود شدن بود.
به سمت میز بیرون کافه رفت تا دوباره اون دختر با چشم های درشت قهوه ایش اونو مسخ کنه. بین اون همه آدم با این رنگ چشم نمی دونست چرا به این دختر دل بسته بود؟ شاید چون اون امید آخرش برای لمس کردن عشق بود.
-دوباره پولتو واسه خریدن اون آشغالا انداختی دور؟
+اشلی!چند بار بهت بگم اونا آشغال نیستن! تنها دلیلی که من الان اینجا پیشت نشستم اینه که اونا زندم نگه داشتن.
-ولی تو هر روز داری بدتر می شی.نمی دونی چجوری داری درخشش چشمای خوشگلتو از بین می بری!
سکوت،تنها چیزی که اون دختر هر بار در جواب حرفش بهش هدیه می داد. هر روز شاهد از بین رفتن روح اون چشم ها بود. قاتل روح چشم های زندگیش اون اجسام لاغر سفید خط مانند بودن ولی هیچ وقت نتونست در برابر اونا از دختر قشنگش محافظت کنه.
روز ها گذشتن و گذشتن و در آخر این جسم آخرین امیدش بود که تبدیل به همون جسم لاغر سفید شده بود و توی اون محیط یخ زده با درخشش خودش بهش چشمک می زد.
بالاخره اون قاتلای نامرد کارشونو کرده بودن؛یکی رو با نابود کردن جسم و گرفتن جونش و یکی رو با گرفتن تنها امید زندگیش قربانی سوختن خودشون کرده بودن.
حالا در آخر داستان فقط دختر قصه مونده بود و اشک هایی که بهش می فهموندن که اون توی عشق بده؛

     I know that you're afraid I'm gonna walk away  +

each time the feelings fades

:)You know I'm bad at love -

Bad at love
Halsey
Magic Spirit

 

 

*خوب بعد مدت ها سلام:">♡ چطورید کیوتیا؟:")

**این متنو خیلی وقته می خوام بنویسم ولی همش شرایط طوری می شد که نه وقت می کردم نه حوصله نوشتنشو داشتم. درسته خیلی کوتاهه ولی یه عشق طولانی پشت این متنه. الهام این متن از ورس دوم این آهنگ هالزیه...

***توی شعر می گه got a girl with California eyes که به مدل چشمای قهوه ای درشت می گن کالیفرنیایی. اون قاتلای سفید لاغر خط مانندم همون کوکائینن که توی شعرم هالزی می گه but she fell in love with little thin white lines.

NOONE~

بازم یه روز برای شکستن.برای سوختن توی عشقی که هر روز در حال نابود شدن بود.
به سمت میز بیرون کافه رفت تا دوباره اون دختر با چشم های درشت قهوه ایش اونو مسخ کنه. بین اون همه آدم با این رنگ چشم نمی دونست چرا به این دختر دل بسته بود؟ شاید چون اون امید آخرش برای لمس کردن عشق بود.
-دوباره پولتو واسه خریدن اون آشغالا انداختی دور؟
+اشلی!چند بار بهت بگم اونا آشغال نیستن! تنها دلیلی که من الان اینجا پیشت نشستم اینه که اونا زندم نگه داشتن.
-ولی تو هر روز داری بدتر می شی.نمی دونی چجوری داری درخشش چشمای خوشگلتو از بین می بری!
سکوت،تنها چیزی که اون دختر هر بار در جواب حرفش بهش هدیه می داد. هر روز شاهد از بین رفتن روح اون چشم ها بود. قاتل روح چشم های زندگیش اون اجسام لاغر سفید خط مانند بودن ولی هیچ وقت نتونست در برابر اونا از دختر قشنگش محافظت کنه.
روز ها گذشتن و گذشتن و در آخر این جسم آخرین امیدش بود که تبدیل به همون جسم لاغر سفید شده بود و توی اون محیط یخ زده با درخشش خودش بهش چشمک می زد.
بالاخره اون قاتلای نامرد کارشونو کرده بودن؛یکی رو با نابود کردن جسم و گرفتن جونش و یکی رو با گرفتن تنها امید زندگیش قربانی سوختن خودشون کرده بودن.
حالا در آخر داستان فقط دختر قصه مونده بود و اشک هایی که بهش می فهموندن که اون توی عشق بده؛

     I know that you're afraid I'm gonna walk away  +

each time the feelings fades

:)You know I'm bad at love -

Bad at love
Halsey
Magic Spirit

 

 

*خوب بعد مدت ها سلام:">♡ چطورید کیوتیا؟:")

**این متنو خیلی وقته می خوام بنویسم ولی همش شرایط طوری می شد که نه وقت می کردم نه حوصله نوشتنشو داشتم. درسته خیلی کوتاهه ولی یه عشق طولانی پشت این متنه. الهام این متن از ورس دوم این آهنگ هالزیه...

***توی شعر می گه got a girl with California eyes که به مدل چشمای قهوه ای درشت می گن کالیفرنیایی. اون قاتلای سفید لاغر خط مانندم همون کوکائینن که توی شعرم هالزی می گه but she fell in love with little thin white lines.

Notes ۰
Bad at Love

Bad at Love

NOONE~
Bad at Love

بازم یه روز برای شکستن.برای سوختن توی عشقی که هر روز در حال نابود شدن بود.
به سمت میز بیرون کافه رفت تا دوباره اون دختر با چشم های درشت قهوه ایش اونو مسخ کنه. بین اون همه آدم با این رنگ چشم نمی دونست چرا به این دختر دل بسته بود؟ شاید چون اون امید آخرش برای لمس کردن عشق بود.
-دوباره پولتو واسه خریدن اون آشغالا انداختی دور؟
+اشلی!چند بار بهت بگم اونا آشغال نیستن! تنها دلیلی که من الان اینجا پیشت نشستم اینه که اونا زندم نگه داشتن.
-ولی تو هر روز داری بدتر می شی.نمی دونی چجوری داری درخشش چشمای خوشگلتو از بین می بری!
سکوت،تنها چیزی که اون دختر هر بار در جواب حرفش بهش هدیه می داد. هر روز شاهد از بین رفتن روح اون چشم ها بود. قاتل روح چشم های زندگیش اون اجسام لاغر سفید خط مانند بودن ولی هیچ وقت نتونست در برابر اونا از دختر قشنگش محافظت کنه.
روز ها گذشتن و گذشتن و در آخر این جسم آخرین امیدش بود که تبدیل به همون جسم لاغر سفید شده بود و توی اون محیط یخ زده با درخشش خودش بهش چشمک می زد.
بالاخره اون قاتلای نامرد کارشونو کرده بودن؛یکی رو با نابود کردن جسم و گرفتن جونش و یکی رو با گرفتن تنها امید زندگیش قربانی سوختن خودشون کرده بودن.
حالا در آخر داستان فقط دختر قصه مونده بود و اشک هایی که بهش می فهموندن که اون توی عشق بده؛

     I know that you're afraid I'm gonna walk away  +

each time the feelings fades

:)You know I'm bad at love -

Bad at love
Halsey
Magic Spirit

 

 

*خوب بعد مدت ها سلام:">♡ چطورید کیوتیا؟:")

**این متنو خیلی وقته می خوام بنویسم ولی همش شرایط طوری می شد که نه وقت می کردم نه حوصله نوشتنشو داشتم. درسته خیلی کوتاهه ولی یه عشق طولانی پشت این متنه. الهام این متن از ورس دوم این آهنگ هالزیه...

***توی شعر می گه got a girl with California eyes که به مدل چشمای قهوه ای درشت می گن کالیفرنیایی. اون قاتلای سفید لاغر خط مانندم همون کوکائینن که توی شعرم هالزی می گه but she fell in love with little thin white lines.

بازم یه روز برای شکستن.برای سوختن توی عشقی که هر روز در حال نابود شدن بود.
به سمت میز بیرون کافه رفت تا دوباره اون دختر با چشم های درشت قهوه ایش اونو مسخ کنه. بین اون همه آدم با این رنگ چشم نمی دونست چرا به این دختر دل بسته بود؟ شاید چون اون امید آخرش برای لمس کردن عشق بود.
-دوباره پولتو واسه خریدن اون آشغالا انداختی دور؟
+اشلی!چند بار بهت بگم اونا آشغال نیستن! تنها دلیلی که من الان اینجا پیشت نشستم اینه که اونا زندم نگه داشتن.
-ولی تو هر روز داری بدتر می شی.نمی دونی چجوری داری درخشش چشمای خوشگلتو از بین می بری!
سکوت،تنها چیزی که اون دختر هر بار در جواب حرفش بهش هدیه می داد. هر روز شاهد از بین رفتن روح اون چشم ها بود. قاتل روح چشم های زندگیش اون اجسام لاغر سفید خط مانند بودن ولی هیچ وقت نتونست در برابر اونا از دختر قشنگش محافظت کنه.
روز ها گذشتن و گذشتن و در آخر این جسم آخرین امیدش بود که تبدیل به همون جسم لاغر سفید شده بود و توی اون محیط یخ زده با درخشش خودش بهش چشمک می زد.
بالاخره اون قاتلای نامرد کارشونو کرده بودن؛یکی رو با نابود کردن جسم و گرفتن جونش و یکی رو با گرفتن تنها امید زندگیش قربانی سوختن خودشون کرده بودن.
حالا در آخر داستان فقط دختر قصه مونده بود و اشک هایی که بهش می فهموندن که اون توی عشق بده؛

     I know that you're afraid I'm gonna walk away  +

each time the feelings fades

:)You know I'm bad at love -

Bad at love
Halsey
Magic Spirit

 

 

*خوب بعد مدت ها سلام:">♡ چطورید کیوتیا؟:")

**این متنو خیلی وقته می خوام بنویسم ولی همش شرایط طوری می شد که نه وقت می کردم نه حوصله نوشتنشو داشتم. درسته خیلی کوتاهه ولی یه عشق طولانی پشت این متنه. الهام این متن از ورس دوم این آهنگ هالزیه...

***توی شعر می گه got a girl with California eyes که به مدل چشمای قهوه ای درشت می گن کالیفرنیایی. اون قاتلای سفید لاغر خط مانندم همون کوکائینن که توی شعرم هالزی می گه but she fell in love with little thin white lines.

Notes ۰
۰ عدد کامنت تا به حال ثبت شده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی